The Vicious Dragon and The Little Prince

 این وانشات راجب یه اژدهای گیه که مثل تمام اژدهایان قبیله‌ش، رفت و یه شاهزاده‌خانم و دزدید. اما از بخت بدش توسط یه جادوگر تاریکی توی یه قلعه اسیر شد تا از شاهزاده‌خانمی که توی تابوت کریستال خوابیده بود؛ محافظت کنه. صدها سال طول کشید تا اینکه یه شاهزاده وارد جنگل و قلعه شد تا […]
  • اطلاعات
  • قسمت ها
  • دست اندرکاران
  • نقد
  • مرتبط
اطلاعات محصول

اطلاعات جانبی

تعداد قسمت نامشخص
تاریخ پخش نامشخص
تاریخ پایان نامشخص
زمان پخش نامشخص
امتیاز ناول آپدیت 10 /

خلاصه داستان

 این وانشات راجب یه اژدهای گیه که مثل تمام اژدهایان قبیله‌ش، رفت و یه شاهزاده‌خانم و دزدید.

اما از بخت بدش توسط یه جادوگر تاریکی توی یه قلعه اسیر شد تا از شاهزاده‌خانمی که توی تابوت کریستال خوابیده بود؛ محافظت کنه.

صدها سال طول کشید تا اینکه یه شاهزاده وارد جنگل و قلعه شد تا شاهزاده خانم و با بوسه عشق حقیقیش بیدار کنه. اما عوضش دل اژدهامون و برد!

وضعیت کاربـران

۱ مشاهده کردند
۰ در حال مشاهده هستند
۰ در آینده مشاهده میکنند
۰ فعلا متوقف کردند
۰ رها کردند
۰ مشاهده نمیکنند
قسمت ها

دانــلود ناول

مبلغ هر ناول غیر رایگان ۰ تومـان میباشـد
دست اندرکاران

مترجم ها

  • its-mingxia
  • ادیتورها

  • its-mingxia
  • کلینرها

  • its-mingxia
  • رتبه دهی و نــقد
    3.6
    5 نفر
    5
    4
    3
    2
    1
    • Abvvvt

      چهار هزارتومن!!!! چخبرررررررتون،یخورده معقولانه قیمت بذارید.

    • Moti

      این وانشات کلا چندصفحه هست؟؟ آخه قیمتش خیلی زیاده

    • Its.MingXia

      سلام دوستان، من مترجمشم؛ این کار 38 صفحه است و براش کلی زحمت کشیده شده. اگه مایل نیستید خریداری نکنید :) ولی بر اساس تعداد صفحات قیمت گذاری شده و بالای 6 هزار کلمه‌است. و از تمام کساییم که خریدن و خوندن ممنونم امیدوارم خوشتون اومده باشه.

    • sarahl

      خیلی وانشات گوگولی و قشنگی بود کلی سافت شدم^

    • mariana

      وانشات جالب و قشنگی بود . خیلی کیوت و بانمک بود. ممنون بابت ترجمه ی زیبات

    مشاهده همه نقدها
    دست اندرکاران
    • I like your pheromones

      خلاصه:

      دوان جیایان یه بتای خیلی خوش قیافه است که همیشه زندگی خوبی داشته! ولی وقتی وارد دبیرستان میشه روند زندگی خوبش متوقف میشه!

      همش هم بخاطر نماینده کلاسه! لو شینگ‌سی وضعیت خانوادگی بهتری از دوان جیایان داره، قدبلندتره، بسکتبال بهتر بازی می‌کنه و وضعیت تحصیلش رو که نگو!  اصلا توی یه دنیای دیگه است نسبت به دوان جیایان.

      حتی بهترین دوست دوان جیایان هم دلش میخواد یه بار عطر اون رو بو کنه!از همه مهمتر اینه که هر دختری دوان جیایان عاشقش میشه، شیفته و خمار لو شینگ‌سیه!

      اوه… حالا دوان جیایان تبدیل به یه امگا شده که به فرومون‌های لو شینگ‌سی نیاز داره! حالا باید التماسش کنه که قبول کنه گازش بگیره! خوبه اون امگاست نه این مرتیکه دردسر!

       

      ………………………………………………

      تعداد قسمت: ۷۲ چپتر +۴ اکسترا

    • The return of the lord god

      خلاصه :

      شاهزاده سقوط کرده، بای لیز_این، بخاطر تلاش خود برای معکوس کردن زمان و مکان برای نجات پادشاهی سقوط کرده اش، به یک سیستم ابعادی متصل شده و میزبان هوش مصنوعی ای به نام S419M شد.

      از آن پس زندگیش دستخوش تغییر شد: پرش جهانی، تغییر چهره ی مداوم و کبودی شدن در عرض چند ثانیه. رفتن به دنیاهای باستان، مدرن، آینده و پس از آخر الزمان، ماشینی، جنگ های خونی، خدایان و شیاطین، جاودانه ها …

      قدرت ذهنی او روز به روز بیشتر و قدرتمندتر میشد و آماده ی برگشتن به زمان و مکان خود بود. اما به طور غیر منتظره ای ماموریتی مخفی در سطح خدا را راه انداخت: بازگشت پادشاه خدایان. او باید قبل از بازگشت به دنیای اصلی خود این ماموریت را انجام دهد!اگر میدانست چگونه باعث راه انداختن آن شده ، از آن دوری میکرد.

      ……………………………………………………………….

      تعداد چپتر: 317چپتر

    • I Can Read Minds But Will Not Be Marked

      خلاصه داستان:

      لین‌هان، بهترین امگای امپراتوری، طراح اصلی مکانیکی آکادمی نظامی ملی بود. علاوه بر غلظت زیاد فُرمون ها و قدرت معنوی غیرقابل باورش، هیچ‌کس نمی‌داند که او توانایی عجیبی را نیز بیدار کرده است – ” ذهن خوانی!”

      تنها با گذاشتن دستش بر روی دست شخص دیگری، می‌توانست بفهمد که در ذهن طرف مقابل چه می‌گذرد.

      اوضاع در امپراتوری در حال تغییر بود، و طوفان در شُرُف آمدن بود؛ و لین‌هان به عنوان برجسته ترین طراح مکانیکی موسسه تحقیقات نظامی، با آن ژنرال عالی‌رتبه و مقتدر امپراتوری ملاقات کرد.

      لین هان مجبور شد دستکش‌هایش را دربیاورد و با آن اسطوره‌ی بدنام و سنگدل دست دهد.

      «بوی خیلی خوبی میده، میخوام مارکش کنم!»

      «لین‌هان: ؟؟؟»

      جوان با سردی، صورتش را پایین انداخت و دستش را با بی‌حوصلگی عقب کشید: «برای گستاخی که کردم متاسفم!»

      “اجازه بدید تا تصور کنم که در میان ستاره‌ها، ستاره‌ای وجود داره، که زندگی من رو بواسطه‌ی تاریکی ناشناخته‌ای هدایت می کنه.” تاگور”

      ……………………………

      تعداد چپترها: 132 چپتر

    • Fairy trap

      جو یی گئول که روزی ۲۲ ساعت میخوابه به سندروم رِستاف مبتلاست. از اون جایی که یاد گرفته وقتی خوابه از جسم‌ فیزیکی خودش خارج بشه. یک روز یک پروانه طلایی رو دنبال میکنه و به بُعد دیگری وارد میشه و در آنجا، او پرنس چهارم، سِث رو ملاقات میکنه و بار ها جانش رو نجات میده…