دراگناروک یه داستان فانتزیه از ارادل، دنیائیه که انسانها و اژدهاها در صلح و ارامش کنار هم زندگی میکنن.

دراگناروک یه داستان فانتزیه از ارادل، دنیائیه که انسانها و اژدهاها در صلح و ارامش کنار هم زندگی میکنن.
ست یک مبارز متولد شده بود. اما به خاطر قولش با مادرش، تصمیم می گیرد حتی در دفاع از خود از جنگ پرهیز کند… همه چیز تغییر می کند وقتی پدرش می میرد و او را با یک پیام تنها می گذارد: «دیگه نزار کسی تو رو کتک بزنه».
وقتی تیغهی سیاه کشیده شد، همه کسایی که توی مسیرش بودن رو از بین برد…! خواسته کوینزل، پسرک مرموز و کاربر شمشیر که توی استفاده از اون مهارت خارق العاده ای داره چیه؟ مبارزه با “لنسز خائن” که گمان میشد توسط هفت قهرمان شکست خورده، شروع شد–و در پایان جنگ، فقط حقیقتی تکان دهنده در میان دریای خون باقی میمونه
یه گرگینهی تنها به اسم لومینه با پسری به اسم کودی ملاقات میکنه و بادیگاردش میشه. لومینه هرکاری میکنه تا کودی بهش اعتماد کنه و باهاش دوست بشه و کودی هم سعی میکنه اونو از خودش دور نگه داره ولی زندگی اون دوتا کم کم عوض میشه و حالا وقتشه خودشون یه فکری بکنن.
ارائه شده توسط تیم رینکا
هفت پسر. بهترین دوستان. سرنوشت آنها زمانهای فوقالعادهای خواهد داشت همینطور لحظات سخت و دردناک اما با اینکه هرکدام راههای خود را درپیش میگیرن باز درجایی، سرنوشتشان به هم گره خورده و جداییشان ثمرهای جز درد رنج برای هرکدام نداشت. دقیقا زمانیکه همه چیزشان را از دست دادهاند فرصتی به یک نفر داده میشود تا سرنوشت همه را تغییر دهد…. به عقب برگردد و اشتباهات را جبران و راه درست را به دوستانش نشان دهد . او برای نجات بقیه حاضر است هرکاری را انجام دهد، آیا قادر به انجام آن هست؟ یا دیر خواهد بود؟