داستان این انیمه درباره دخترانی دبیرستانی است که به قصد سفر به قطب جنوب و حوالی آن عازم سفر می شوند.
وضـعیت : پایان یافتهداستان این انیمه درباره دخترانی دبیرستانی است که به قصد سفر به قطب جنوب و حوالی آن عازم سفر می شوند.
وضـعیت : پایان یافتهاگه سرخ بشی، شکست خوردی. زندگی کردن با این اصل، نیشیکاتا راهنمایی دائما توسط فرد کنار دستیش در کلاس، تاکاگی-سان، مسخره میشه. وقتی که غرورش تکه تکه شده، قسم میخوزه که جریان رو عوض کنه و یه روز تلافی کنه و تصمیم میگیره که هر روز تاکاگی-سان رو مسخره کنه، ولی بازم قربانی تمسخر اون میشه. آیا بالاخره میتونه تاکاگی-سان رو از روی شرم سرخ کنه؟
وضـعیت : پایان یافتهداستان برنامه نویسی 29 ساله به نام “سوزوکی ایچیرو” که بطور اتفاقی وارد یک بازی RPG و فانتزی می شود. سوزوکی با ورود به دنیای این بازی متوجه می شود که در درون بازی یک کارکتر 15 ساله به نام ساتو است و ابتدا تصور را به خواب بودن می گذارد ولی طولی نمی کشد که او با دیدن اتفاقات درون آن دنیا و واقعی به نظر رسیدنشان به خواب و خیال نبودن این تجربه پی می برد.
وضـعیت : پایان یافتهتصورات یوزوی خوش لباس از مدرسه جدیدش که به خاطر ازدواج دوباره مادرش بهش انتقال پیدا کرده بود با چیزی که هست یکم فرق داره; اون نمیدونست که تماما دخترونه ست و مدیریتش خیلی سخت گیره. پس بجای یه رابطه عاشقانه دبیرستانی شیرین، اون با رئیس شورای دانش آموزی، می وارد رابطه میشه – که مشخص میشه اون خواهر ناتنیشه. و اون باید یاد بگیره که تنفر و جذابیت اونقدرا هم از هم جدا نیستن.
وضـعیت : پایان یافتهآنها در رویایی به سر میبرند! رویای روزی که در آسمان بزرگ پر میگشایند. در آیندهای دور وقتیکه خشکیها ازبین رفتهاند، آدمی در شهر متحرکی به نام “پِلَنتِیشن” سکنا گزیده و خلبان(پایلوت)هایی در قسمتی از آن به نام “میستیلتین” یا “قفس پرنده” بوجود آوردهاند. بچههایی که در این قفس گیر افتادهاند، هیچگاه رنگ آسمان نمیبینند و مجبور هستند برای ارتقای خود مبارزاتی بوسیلهی رباتهایی جنگی به نام FranXX با موجوداتی عجیب به نام “کیوریو” (دایناسور) انجام دهند. این مبارزهها ضامن حیات این بچهها خواهد بود. پسرک قصهی ما “هیرو” که با لقب “کد016” شناخته میشود دارای مشکلاتی هست که موجب نادیده گرفته شدن او میشود، به همین خاطر وجودش غیرضروری شمرده میشود. چرا که عدم توانایی در راندن “فرانکس” مساوی با از دست دادن موجودیت است. اما دست روزگار دخترکی مرموز به نام “زیرو تو” (02) را که دو شاخ بر سر دارد را در سر راه او قرار میدهد.
وضـعیت : پایان یافتهکلماتی هستن که وایولت در میدان جنگ شنیده و هیچوقت نمیتونه فراموششون کنه. این کلمه ها توسط شخصی که از هرکس دیگه ای براش عزیزتر بود بهش گفته شدن. اون هنوز معنی این کلمات رو نمیدونه. در زمان حال، در قاره تلسیس، جنگ بزرگ بین دو قاره شمال و جنوب بعد از 4 سال به پایان رسیده و مردم به پیشواز عصر جدیدی رفته اند. وایولت اورگاردن، دختر جوانی که به اسم “سلاح” معروفه، میدان جنگ را ترک کرده تا یک زندگی جدید رو در دفتر پست آغاز کنه. اونجا وارد گروه “عروسک های یادداشت نویس خودکار” میشه که افکار مردم رو میفهمن و به کلمات تبدیلشون میکنن. وایولت ماجراجوییش رو به عنوان یک عروسک یادداشت نویس خودکار آغاز میکنه و با احساسات مردم و اشکال مختلفی از عشق رو به رو میشه. همه این ها به منظور درک آن کلمات.
وضـعیت : پایان یافتهموبیوس یک دنیای دیجیتالی عالی برای مزیت تصور شده ی بشریت میباشد که توسطِ “میکرو” که یک برنامه ی مجازی با اهمیت که به خودآگاهی و ادراک دست یافته است میباشد ، ایجاد شده. یک بار آنها وارد آن شدند ، افراد اغلب فراموش میکنن که دنیای واقعی وجود داره بدون در نظر گرفتن سنّ وجنسیت ، آنها به دانش آموزانی تبدیل شدند و مجبور شدند که دوران مدرسه را بارها و بارها تجربه کنند ، به این دلیل که “میکرو” پر انرژی ترین زمان زندگی یک شخص رو در نظر میگیره
وضـعیت : پایان یافتهدرباره یک دختر 15 ساله هستش که ستاره تازه کار هستش(یعنی تازه داره کم کم معروف میشه)که عاشق برادر بهترین رفیقشه که اونم اتفاقا یه ستاره معروفه.ولی اون با یه یاکوزا دیوانه اشنا میشه و بعدش میفهمه که مادرش قبلا جادوگر بوده و این فرد یاکوزا طلسمش بوده(یعنی مشتریش بوده).اون فردی که این دختر عاشقه دزدیده میشه توسط شیاطینی که شبیه مرد ها هستن ولی با قیافه های زیبا و بامزه.پس اون به یاکوزا زنگ میزنه که اون رو تبدیل به یه دختر جادویی بکنه که در این داستان به این معنا است که اون تبدیل به یه مرد زیبا و خوشتیپ میشه ولی تو لباس یه دختر جادوگر.حالا که داستان اینطوری میشه اون فردی که شخصیت اصلی عاشقشه,عاشق حالت مرد(مذکر)اون میشه. بهترین دوست این دختر هم عاشق حالت مرد بودنش میشه و اون هم تبدیل میشه به یه مرد خوشگل با لباس های دخترونه تا زندگیش رو نجات بده .بدین ترتیب مدیر اون ها که یه خوره دختر های جادوگر هستش تصمیم میگیره که با اون ها یه گروه تشکیل بده .(یعنی همه پسرا رو جمع کنه یه گروه kpopبزنن با هم دیگه)
وضـعیت : پایان یافته