اطلاعات جانبی
خلاصه داستان
“ربات نویسنده ی خودکار”.
زمان زیادی از معروف شدن این اسم گذشته. آن ها ربات های سخن گویی هستند که دکتر اورلاند ساخته است. در اول، اون فقط برای کمک به همسر عزیزش این ماشین ها رو ساخت ولی بعد از مدتی، اون ربات ها در کل جهان تولید و پخش شدند. شرکت هایی برای کرایه دادن آنها بوجود اومد.
داستان در مورد زندگی دختری چشم آبی با موهای بلوند به نام “وایولت اورگاردن” هست. بعد از تمام شدن جنگ ۴ ساله بین دو جبهه ی سرزمین “تلسیس” ، وایولت که قبلا وظیفه ی سلاح مرگبار را در جنگ به عهده داشت، الان که دیگر سرباز نیست به جامعه برگشته تا هدف زندگی اش رو پیدا کند. یا به عبارتی دیگر، به دنبال معنی آخرین کلماتی است که سرهنگ گیلبرت، محافظ و استاد عزیزش، به او گفته: “دوستت دارم”.
وایولت برای فهم معنی اون کلمات، مسیرش رو به عنوان یک ربات نویسنده خودکار در شهر شروع می کنه.
“من وایولت اورگادن هستم. من ربات نویسنده ی خودکار هستم که به سرعت به خدمات شما رسیدگی می کنم”