اطلاعات جانبی
خلاصه داستان
یان ووشی راهی پر از مرگ و میر را طی کرده.اون به طبیعت خوب بشریت باور نداره. مخصوصا اون به این باور نداشت که کسی با لطف زیاد و حس عدالت طلبی وجود داشته باشه که به قدری به فکر بقیه باشه که چیزی در جوابش نخواد.یک روز شن کیاو رهبر مکتب شوآندو ، مکتب شماره یک تعالیم شیطانی ، به یک چالش دعوت شد و به نحوی از پرتگاه به پایین پرت میشه.یان ووشی بصورت اتفاقی از اون مسیر درحال رد شدن بود. اون با دیدن شن کیاو که خیلی بد آسیب دیده بود به یک ایده میرسه…بعد از هزاران برگ پاییزی، کی میتونه نامیرا بمونه؟
…………………………….
تعداد چپتر: 141 چپتر