The White Cat’s Divine Scratching Post

مو تیان لیاو استاد اسلحه ساز و تذهیب گری شیطانی بود. وقتی خبر ساخت اسلحه الهی اش پخش شد، تذهیبگران دو طرف شیطانی و مذهبی او رو تعقیب کردند و کشتند. با داشتن شانسی غیرمنتظره، او موفق شد تا بدن جدیدی را تسخیر کند و تولدی دوباره یابد. از این رو فکر می کنید اولین […]
  • اطلاعات
  • قسمت ها
  • دست اندرکاران
  • نقد
  • مرتبط
اطلاعات محصول

اطلاعات جانبی

تعداد قسمت نامشخص
تاریخ پخش نامشخص
تاریخ پایان نامشخص
زمان پخش نامشخص
امتیاز ناول آپدیت 10 /

خلاصه داستان

مو تیان لیاو استاد اسلحه ساز و تذهیب گری شیطانی بود. وقتی خبر ساخت اسلحه الهی اش پخش شد، تذهیبگران دو طرف شیطانی و مذهبی او رو تعقیب کردند و کشتند. با داشتن شانسی غیرمنتظره، او موفق شد تا بدن جدیدی را تسخیر کند و تولدی دوباره یابد.

از این رو فکر می کنید اولین چیزی که بعد از تولد دوباره به ذهن او رسید چه چیزی بود؟ انتقام مرگش را بگیرد؟ یا دنیا را به تسخیر خودش دربیاورد؟

مو تیان لیاو: چرا نمیزاری بغلت کنم؟ تو قبلا گربه ی من بودی؟

استاد: (چنگال هایش را بیرون می آورد.)

مو تیان لیاو: آهاها، این شاگرد احترام زیادی برای استادش قائل است، این شاگرد نمی تواند این را تحمل کند تا اجازه دهد استادش روی زمین راه رود!

استاد: (پنجه اش را بالا برد، او را به هوا پرتاب کرد.)

……………………………..

تعداد فصل ها: ۱۳۱ چپتر

نویسنده : لو یه چیان هه

وضعیت کاربـران

۰ مشاهده کردند
۰ در حال مشاهده هستند
۰ در آینده مشاهده میکنند
۰ فعلا متوقف کردند
۰ رها کردند
۰ مشاهده نمیکنند
قسمت ها

دانــلود ناول

مبلغ هر ناول غیر رایگان ۱۲۰۰ تومـان میباشـد
دست اندرکاران

مترجم ها

  • moty
  • ادیتورها

  • moty
  • کلینرها

  • moty
  • رتبه دهی و نــقد
    3
    4 نفر
    5
    4
    3
    2
    1
    • Riri

      خیلی داستان بانمکی داره ولی کاشکی ترجمه یه مقدار روون تر بشه. مرسی بابت ترجمه

    • sepiwhite

      خیلییییی رمان گوگولی و کیوتیه. به شدت منتظرش بودم. مرسی که بالاخره ترجمه‌ش کردین ⁦*-*

    • pari23

      من چرا نمیتونم کیف پولم رو شارژ کنم؟ میخوام این ناولو بخونم

    • mariana

      سلام این ناول خیلی قشنگه ممنون بات ترجمه فقط اینکه قسمت ۴۱ دانلود نمیشه و میزنه منتظر

    مشاهده همه نقدها
    دست اندرکاران
    • General’s Gown

      شمشیر معروف ژنرال یان چانگ‌چینگ تا چه حد ممکن است تیز باشد؟با یک تکان دستش می‌توانست سخت‌ترین زره را بشکافد و با کوچک‌ترین ضربه مویی را قطع کند.با زور، می‌توانست سر دشمنش را به شکلی تمیز بزند، اما…

    • The return of the lord god

      خلاصه :

      شاهزاده سقوط کرده، بای لیز_این، بخاطر تلاش خود برای معکوس کردن زمان و مکان برای نجات پادشاهی سقوط کرده اش، به یک سیستم ابعادی متصل شده و میزبان هوش مصنوعی ای به نام S419M شد.

      از آن پس زندگیش دستخوش تغییر شد: پرش جهانی، تغییر چهره ی مداوم و کبودی شدن در عرض چند ثانیه. رفتن به دنیاهای باستان، مدرن، آینده و پس از آخر الزمان، ماشینی، جنگ های خونی، خدایان و شیاطین، جاودانه ها …

      قدرت ذهنی او روز به روز بیشتر و قدرتمندتر میشد و آماده ی برگشتن به زمان و مکان خود بود. اما به طور غیر منتظره ای ماموریتی مخفی در سطح خدا را راه انداخت: بازگشت پادشاه خدایان. او باید قبل از بازگشت به دنیای اصلی خود این ماموریت را انجام دهد!اگر میدانست چگونه باعث راه انداختن آن شده ، از آن دوری میکرد.

      ……………………………………………………………….

      تعداد چپتر: 317چپتر

    • NEED TO PROPOSE TO SEVEN MEN WHAT TO DO!

      خلاصه:

      چو مو یون برای تبدیل شدن به یک ستاره در JJWXC به داستان “قلمرو شیطانِ” خود تکیه کرده بود، اما اصلا انتظار آن را نداشت که او، بعد از نوشتن هفت موقعیت و داستان ذهنی و سوءاستفاده از آن هفت داستان ذهنی تا سر حد مرگ، به آن کتاب لعنتی تناسخ پیدا کند!

      این سیستم روی دستبند دیگه چه چیز لعنتی‌ایه؟

      و اینکه “یا باید از هفت مرد خاستگاری کنی و یا زیر دست این هفت مرد طعم مرگ غم‌انگیزی را بچشی” دیگه چه چیز لعنتی‌ای بود؟

      من تنها میخواستم برای ارضاء علایق و خواسته‌های بد خود یک رمان بنویسم، وگرنه واقعا چه کسی هست که بخواهد با یک دسته سگ دیوانه و سادیسمی درگیر شود؟

      (JJWXC : یا Jinjiang Literature City, یه سایت به زبان چینی برای پخش و اشتراک‌گذاری رمان‌های انلاین.)

      ………………………….

      تعداد چپتر: 279 چپتر + اکسترا

    • Forced to Marry the Enemy Prince

      خلاصه:

      شیان شنگ فردی جذاب و در عین حال بیمار بود. به این ترتیب، در نوجوانی برای زنده ماندن او را به شکل یک دختر درآوردند و به عنوان یک شاهزاده خانم بزرگ شد.

      یک روز دو کشور در حال جنگ بودند و اوضاع وخیم بود. او به سمت دیوار شهر دوید تا به برادر بزرگترش امید دهد، اما ولیعهد کشور دشمن او را دید.

      چشمان تیزبین و نافذ او از بین ده ها هزار سرباز گذر کرد و بر چهره ظریف شیان شنگ فرود آمد.

      با پیمان ازدواج در ازای صلح، دو کشور در نارضایتی بودند.

      ولیعهد کشور شمالی با چشم طمع به شیان شنگ نگاه کرد و قول داد به محض اینکه این زیبارو در آغوشش باشد، جنگ را متوقف کند.

      خانواده سلطنتی کشور جنوبی نگران و مضطرب بودند. «شما سعی می کنید یک شاهزاده را به دست آوردید!»

      برای صلح موقت، شیان شنگ با ولیعهد کشور دشمن ازدواج کرد. او گفت که حال جسمی خوبی ندارد و بهانه ای برای توقف و کامل نکردن ازدواج‌اش آورد.

      با این حال، ولیعهد، ژان لو، سرسخت بود و ظاهراً می خواست شیان شنگ را در همان دیدار اول، زنده ببلعد.

      ولیعهد روز به روز بیشتر و بیشتر به شیان شنگ فکر می کرد زیرا نمی توانست طعم او را بچشد.

      …………………………………

      تعداد چپتر: 106 چپتر + 2 اکسترا