پیشرفته

The Tyrant’s Beloved Empress

خلاصه داستان: گفته میشود؛ افسر عالی رتبه ارتش شمالی بداخلاق و خشن است. افرادی که زیر دستش مرده بودند بیشمار بودند. در زندگی قبلی‌اش آن چانگ‌چینگ شایعات را باور کرد و از او ترسید. هرگز شجاعت نداشت که از نزدیک نگاهش کند. تنها زمان مرگش فهمید که این مرد تمام محبتش را به او داده […]
  • اطلاعات
  • قسمت ها
  • دست اندرکاران
  • نقد
  • مرتبط
اطلاعات محصول

اطلاعات جانبی

تعداد قسمت نامشخص
تاریخ پخش نامشخص
تاریخ پایان نامشخص
زمان پخش نامشخص
امتیاز ناول آپدیت 10 /

خلاصه داستان

خلاصه داستان:
گفته میشود؛ افسر عالی رتبه ارتش شمالی بداخلاق و خشن است. افرادی که زیر دستش مرده بودند بیشمار بودند. در زندگی قبلی‌اش آن چانگ‌چینگ شایعات را باور کرد و از او ترسید.
هرگز شجاعت نداشت که از نزدیک نگاهش کند. تنها زمان مرگش فهمید که این مرد تمام محبتش را به او داده بود.آن چانگ‌چینگ در بازگشت به شب ازدواجش به مرد ترسناک نگاه کرد و با بوسه ای بر لب هایش پیش قدم شد.
ابروهای مرد چین خورد. چانه اش را به آرامی نیشگون گرفت: «ازم نمیترسی؟»
آن چانگ‌چینگ گردن مرد را در آغوش گرفت و به شیرینی لبخند زد: «من ازت نمیترسم. فقط از درد میترسم.» و مرد هرگز نمیخواست او دردی را حس کند.
……………………………………………………
تعداد چپتر: 140چپتر
(ترجمه‌ی انگلیسی درحال پخش است.)

وضعیت کاربـران

۱ مشاهده کردند
۴ در حال مشاهده هستند
۰ در آینده مشاهده میکنند
۰ فعلا متوقف کردند
۰ رها کردند
۰ مشاهده نمیکنند
قسمت ها

دانــلود ناول

مبلغ هر ناول غیر رایگان ۱۲۰۰ تومـان میباشـد
دست اندرکاران

مترجم ها

  • souma
  • ادیتورها

  • souma
  • کلینرها

  • souma
  • رتبه دهی و نــقد
    3.4
    5 نفر
    5
    4
    3
    2
    1
    • kagehina

      من عاشق این ناولم خیلی دنبال ترجمه شدش گشتم ولی نبود امیدوارم زود استارتشو بزنین

    • Sheida90

      سلام داستان زیبایی داره ترجمتونم عالیه میشه بگین درهفته چه روزایی این کارو میزارین؟

    • Yona24chan

      تا اینجاشو که خیلی دوست داشتم مرسی از مترجم عزیز لطفا برنامه منظمی برای اپدیت این ناول جذاب بذارید

    • a9a9_ad

      سلام ممنون از ناول های فوق العاده تون یک مشکلی در شارژ اکانت وجود داره ممنون میشم درستش کنین

    • Fatii.ebii

      سلام.ممنون از ترجمه روانت.داستان جالبی داره این رمان.لطفا اگه مقدوره راه ارتباطی با مترجم توی فایلت یا اینجا درج کن،باتوجه به اینکه بیشتر از یک پیام نمیشه ارسال کرد در این بخش،بتونیم مستمرتر حمایتت کنیم تا ترجمه رو ادامه بدی و انرژی داشته باشی.بازم ممنونم ازت:)

    مشاهده همه نقدها
    دست اندرکاران
    • The return of the lord god

      خلاصه :

      شاهزاده سقوط کرده، بای لیز_این، بخاطر تلاش خود برای معکوس کردن زمان و مکان برای نجات پادشاهی سقوط کرده اش، به یک سیستم ابعادی متصل شده و میزبان هوش مصنوعی ای به نام S419M شد.

      از آن پس زندگیش دستخوش تغییر شد: پرش جهانی، تغییر چهره ی مداوم و کبودی شدن در عرض چند ثانیه. رفتن به دنیاهای باستان، مدرن، آینده و پس از آخر الزمان، ماشینی، جنگ های خونی، خدایان و شیاطین، جاودانه ها …

      قدرت ذهنی او روز به روز بیشتر و قدرتمندتر میشد و آماده ی برگشتن به زمان و مکان خود بود. اما به طور غیر منتظره ای ماموریتی مخفی در سطح خدا را راه انداخت: بازگشت پادشاه خدایان. او باید قبل از بازگشت به دنیای اصلی خود این ماموریت را انجام دهد!اگر میدانست چگونه باعث راه انداختن آن شده ، از آن دوری میکرد.

      ……………………………………………………………….

      تعداد چپتر: 317چپتر

    • NEED TO PROPOSE TO SEVEN MEN WHAT TO DO!

      خلاصه:

      چو مو یون برای تبدیل شدن به یک ستاره در JJWXC به داستان “قلمرو شیطانِ” خود تکیه کرده بود، اما اصلا انتظار آن را نداشت که او، بعد از نوشتن هفت موقعیت و داستان ذهنی و سوءاستفاده از آن هفت داستان ذهنی تا سر حد مرگ، به آن کتاب لعنتی تناسخ پیدا کند!

      این سیستم روی دستبند دیگه چه چیز لعنتی‌ایه؟

      و اینکه “یا باید از هفت مرد خاستگاری کنی و یا زیر دست این هفت مرد طعم مرگ غم‌انگیزی را بچشی” دیگه چه چیز لعنتی‌ای بود؟

      من تنها میخواستم برای ارضاء علایق و خواسته‌های بد خود یک رمان بنویسم، وگرنه واقعا چه کسی هست که بخواهد با یک دسته سگ دیوانه و سادیسمی درگیر شود؟

      (JJWXC : یا Jinjiang Literature City, یه سایت به زبان چینی برای پخش و اشتراک‌گذاری رمان‌های انلاین.)

      ………………………….

      تعداد چپتر: 279 چپتر + اکسترا

    • Forced to Marry the Enemy Prince

      خلاصه:

      شیان شنگ فردی جذاب و در عین حال بیمار بود. به این ترتیب، در نوجوانی برای زنده ماندن او را به شکل یک دختر درآوردند و به عنوان یک شاهزاده خانم بزرگ شد.

      یک روز دو کشور در حال جنگ بودند و اوضاع وخیم بود. او به سمت دیوار شهر دوید تا به برادر بزرگترش امید دهد، اما ولیعهد کشور دشمن او را دید.

      چشمان تیزبین و نافذ او از بین ده ها هزار سرباز گذر کرد و بر چهره ظریف شیان شنگ فرود آمد.

      با پیمان ازدواج در ازای صلح، دو کشور در نارضایتی بودند.

      ولیعهد کشور شمالی با چشم طمع به شیان شنگ نگاه کرد و قول داد به محض اینکه این زیبارو در آغوشش باشد، جنگ را متوقف کند.

      خانواده سلطنتی کشور جنوبی نگران و مضطرب بودند. «شما سعی می کنید یک شاهزاده را به دست آوردید!»

      برای صلح موقت، شیان شنگ با ولیعهد کشور دشمن ازدواج کرد. او گفت که حال جسمی خوبی ندارد و بهانه ای برای توقف و کامل نکردن ازدواج‌اش آورد.

      با این حال، ولیعهد، ژان لو، سرسخت بود و ظاهراً می خواست شیان شنگ را در همان دیدار اول، زنده ببلعد.

      ولیعهد روز به روز بیشتر و بیشتر به شیان شنگ فکر می کرد زیرا نمی توانست طعم او را بچشد.

      …………………………………

      تعداد چپتر: 106 چپتر + 2 اکسترا

    • I have amnesia, don’t be noisy

      خلاصه داستان:

      وقتی چو چین معشوقه‌ی مبتلا به فراموشی خودش رو پیدا کرد، نامزدِ قلابی که خانواده‌ی معشوقه‌اش براش ترتیب داده بودن همراهش بود.

      نامزد قلابی:«من کسیم که تو بیشتر از همه عاشقی.»

      جونگ یی بین:«… دروغگو، کسی که من عاشقشم چو چینه.»

      نامزد قلابی:«مگه حافظه‌ات رو از دست ندادی؟»

      جونگ یی بین:«فاک! هنوز چو چین رو یادمه!»

      چو چین:«….»

      به جز تو، من تمام دنیا رو فراموش کردم… هیچوقت فراموشت نمی‌کنم چو چین.