The Scum Villain's Self-Saving System

The Scum Villain’s Self-Saving System

“دیگه نمیتونم رمانای تم حرمسرایی بخونم؟”شن یوان در جسم مردی جوان و تبهکاری فاسد به نام شن چینگچیو از نو متولد شد.اما باید دانست که شن چینگچیوی اصلی بعدها توسط شاگردش لو بینگه مانند یک عروسک چوبی تکه تکه شد.قلب شنچینگیو چنان می تپید که انگار گله ای اسب رم کرده درونش حرکت میکردند ولی […]
  • اطلاعات
  • قسمت ها
  • دست اندرکاران
  • نقد
  • مرتبط
اطلاعات محصول

اطلاعات جانبی

تعداد قسمت نامشخص
تاریخ پخش نامشخص
تاریخ پایان نامشخص
زمان پخش نامشخص
امتیاز ناول آپدیت 10 /

خلاصه داستان

“دیگه نمیتونم رمانای تم حرمسرایی بخونم؟”شن یوان در جسم مردی جوان و تبهکاری فاسد به نام شن چینگچیو از نو متولد شد.اما باید دانست که شن چینگچیوی اصلی بعدها توسط شاگردش لو بینگه مانند یک عروسک چوبی تکه تکه شد.قلب شنچینگیو چنان می تپید که انگار گله ای اسب رم کرده درونش حرکت میکردند ولی گفت:«من که نمیخوام دست به دامن این یارو بشم ولی آخه چرا شخصیت اینقدر سیاه و پلید درست شده؟ به هزار شکل دیگه میشد ازش انتقام گرفت….عه….چرا همه نقشای رمانتیکی که زنا اجرا میکنن رو دادن به این؟ آخه این یه تبهکاره مگه مجبوره بخاطر شخصیت اصلی خودشو فدا کنه؟»شن چینگیو گفت:«فکر کنم یکبار دیگه هم میتونم نجاتش بدم!»

……….

برای دانلود کتاب کامل به لینک زیر مراجعه نمایید :

The Scum Villain’s Self-Saving System Book

وضعیت کاربـران

۱۰ مشاهده کردند
۱۶ در حال مشاهده هستند
۱ در آینده مشاهده میکنند
۰ فعلا متوقف کردند
۰ رها کردند
۰ مشاهده نمیکنند
قسمت ها

دانــلود ناول

مبلغ هر ناول غیر رایگان ۰ تومـان میباشـد
دست اندرکاران

مترجم ها

  • glassmask
  • ادیتورها

  • glassmask
  • کلینرها

  • glassmask
  • رتبه دهی و نــقد
    3.1
    15 نفر
    5
    4
    3
    2
    1
    • Mahshad.M

      خیلی ماجرای باحالی داره من دوسش دارم. ممنون از ترجمه خوبتون

    • elaheh161

      خیلی عالیه من خیلی دوستش دارم... ممنون از ترجمه خوبتون. ماچ ماچ

    • Saya

      با تشکر از مترجم عزیز ، میشه بگید این رمان کلا چند قسمته؟؟؟ مرسی

    • mahva

      داستان جالبیه، مشتاقم زودتر بقیه قسمتاشو بخونم

    • SHAHRZAD17

      آیا ترجمه این ناول تا پایان تابستان تمام میشود که به صورت کامل قرار بگیرد

    • Erfanlight2

      سلام چه روزهایی ترجمه چپتر جدید رو آپلود میکنید؟

    • mana

      واقعا ترجمه روان و خوبی دارین ممنونم بابت زحمت ترجمه ، براتون آرزوی موفقیت دارم

    • Krusona

      این ناول عالیه!!!!با تشکر از رجمه و قرار دان این ناول زیبا

    • Niloofar.m

      چطور میتونم این ناولو بخرم؟ وقتی روی خرید کلیک میکنم میگه منتظر بمانید بعدش هیچ اتفاقی نمی افته... لطفا راهنمایی کنید

    • Mobina km

      عاشق این ناولم مورد علاقه ترین ناولمهههه❤❤❤❤

    • afsane0707

      میشه لطفا بگین چطور بخرم روخرید میزنم هیچ اتفاقی نمیوفته

    • llenn

      هعی... یادتون میاد؟ یه ناول داشت اینجا ترجمه میشدا پس ادامش رو کی میزارین ⁦༎ຶ‿༎ຶ⁩ آیا همینجوری دست خواننده ها رو تو حنا گذاشتن کار خوبیست؟ چه اتفاقی برای شن یوآن و شن چینگچیوی اصلی خواهد افتاد؟ وقتی شانگ چینگهوا برگشت به دنیای واقعی رو انتخاب کنه چی میشه؟ لو بینگهه ی اصلی نمیاد چند تا جنگ و صحنه ی اکشن راه بندازه؟ خلاصه خیلی ممنون از ترجمه خوبتون لطفاً ادامش رو هم زودتر بزارید

    • GlassMask

      دوستان برخی پرسیده بودن این ناول تموم شده!؟ باید بگم بله این داستان در چپتر 81 تموم میشه و از فصل 82 تا 100 همه اکستراهای داستان هستن ناول پایان یافته اس

    • Stella

      چرا بعضی از رمان ها و کلا مطالب سایت تماما پولی هستن ؟ بهتر نیست که چپتر نمونه باشه ؟

    • shito22

      سلام یه سوال فایل ها با چه فرمتی هستن و با چه برنامه ای باید بازشون کنم? هیچ کدوم از برنامه هام جواب نداده ممنون می شم کمک کنید

    مشاهده همه نقدها
    دست اندرکاران
    • Wine and gun

      آلبارینو اسیب شناسی بود که در پزشکی قانونی وستلند کار میکرد. او مجرد بود و شخصیت شوخ طبعی نیز داشت که گاهی با همکارانش برای نوشیدن مشروب بیرون می رفت درست مثل هر پزشک پزشک قانونی دیگر.البته به جز یک موضوع: او یک قاتل سریالی روانی بود که هیچکس از ان باخبر نبود مدت ها بود که آلبارینو یک زندگی معمولی، خسته‌کننده، یکنواخت و بدون هیجان داشت، از خانه – به اداره پزشکی قانونی – به صحنه جنایت ( صحنه جنایت خودش یا شخصی دیگر). تا اینکه یک روز، یک قاتل سریالی روانی دیگر به طور ناخواسته هدفی را که او سه ماه برای کشتنش برنامه ریزی کرده بود کشت‌.با خراب شدن برنامه بسیار دقیقش، او عصبانی شد و تصمیم گرفت برای تحریک عصبانیت انیکی قاتل خودش دست به کار شود.

    • The return of the lord god

      خلاصه :

      شاهزاده سقوط کرده، بای لیز_این، بخاطر تلاش خود برای معکوس کردن زمان و مکان برای نجات پادشاهی سقوط کرده اش، به یک سیستم ابعادی متصل شده و میزبان هوش مصنوعی ای به نام S419M شد.

      از آن پس زندگیش دستخوش تغییر شد: پرش جهانی، تغییر چهره ی مداوم و کبودی شدن در عرض چند ثانیه. رفتن به دنیاهای باستان، مدرن، آینده و پس از آخر الزمان، ماشینی، جنگ های خونی، خدایان و شیاطین، جاودانه ها …

      قدرت ذهنی او روز به روز بیشتر و قدرتمندتر میشد و آماده ی برگشتن به زمان و مکان خود بود. اما به طور غیر منتظره ای ماموریتی مخفی در سطح خدا را راه انداخت: بازگشت پادشاه خدایان. او باید قبل از بازگشت به دنیای اصلی خود این ماموریت را انجام دهد!اگر میدانست چگونه باعث راه انداختن آن شده ، از آن دوری میکرد.

      ……………………………………………………………….

      تعداد چپتر: 317چپتر

    • NEED TO PROPOSE TO SEVEN MEN WHAT TO DO!

      خلاصه:

      چو مو یون برای تبدیل شدن به یک ستاره در JJWXC به داستان “قلمرو شیطانِ” خود تکیه کرده بود، اما اصلا انتظار آن را نداشت که او، بعد از نوشتن هفت موقعیت و داستان ذهنی و سوءاستفاده از آن هفت داستان ذهنی تا سر حد مرگ، به آن کتاب لعنتی تناسخ پیدا کند!

      این سیستم روی دستبند دیگه چه چیز لعنتی‌ایه؟

      و اینکه “یا باید از هفت مرد خاستگاری کنی و یا زیر دست این هفت مرد طعم مرگ غم‌انگیزی را بچشی” دیگه چه چیز لعنتی‌ای بود؟

      من تنها میخواستم برای ارضاء علایق و خواسته‌های بد خود یک رمان بنویسم، وگرنه واقعا چه کسی هست که بخواهد با یک دسته سگ دیوانه و سادیسمی درگیر شود؟

      (JJWXC : یا Jinjiang Literature City, یه سایت به زبان چینی برای پخش و اشتراک‌گذاری رمان‌های انلاین.)

      ………………………….

      تعداد چپتر: 279 چپتر + اکسترا

    • Forced to Marry the Enemy Prince

      خلاصه:

      شیان شنگ فردی جذاب و در عین حال بیمار بود. به این ترتیب، در نوجوانی برای زنده ماندن او را به شکل یک دختر درآوردند و به عنوان یک شاهزاده خانم بزرگ شد.

      یک روز دو کشور در حال جنگ بودند و اوضاع وخیم بود. او به سمت دیوار شهر دوید تا به برادر بزرگترش امید دهد، اما ولیعهد کشور دشمن او را دید.

      چشمان تیزبین و نافذ او از بین ده ها هزار سرباز گذر کرد و بر چهره ظریف شیان شنگ فرود آمد.

      با پیمان ازدواج در ازای صلح، دو کشور در نارضایتی بودند.

      ولیعهد کشور شمالی با چشم طمع به شیان شنگ نگاه کرد و قول داد به محض اینکه این زیبارو در آغوشش باشد، جنگ را متوقف کند.

      خانواده سلطنتی کشور جنوبی نگران و مضطرب بودند. «شما سعی می کنید یک شاهزاده را به دست آوردید!»

      برای صلح موقت، شیان شنگ با ولیعهد کشور دشمن ازدواج کرد. او گفت که حال جسمی خوبی ندارد و بهانه ای برای توقف و کامل نکردن ازدواج‌اش آورد.

      با این حال، ولیعهد، ژان لو، سرسخت بود و ظاهراً می خواست شیان شنگ را در همان دیدار اول، زنده ببلعد.

      ولیعهد روز به روز بیشتر و بیشتر به شیان شنگ فکر می کرد زیرا نمی توانست طعم او را بچشد.

      …………………………………

      تعداد چپتر: 106 چپتر + 2 اکسترا