The Haunted

The Haunted

شخصیت اصلی این داستان چی یان نام داره و شخصیت بعدی که باهاش روبرو هستیم  اسمش “یه یینگجی” هست! یینگجی جاودانه است نه انسانه و نه خدا….اون یه شیطانه!!! در عین حال نمیشه اونو هم شیطان دونست … ولی قدرتمندترین شیطانیه که وجود داشته و پدر تمام شیطان هاست … اون یه وجود بی شکل […]
  • اطلاعات
  • قسمت ها
  • دست اندرکاران
  • نقد
  • مرتبط
اطلاعات محصول

اطلاعات جانبی

تعداد قسمت نامشخص
تاریخ پخش نامشخص
تاریخ پایان نامشخص
زمان پخش نامشخص
امتیاز ناول آپدیت 10 /
ژانر

خلاصه داستان

شخصیت اصلی این داستان چی یان نام داره و شخصیت بعدی که باهاش روبرو هستیم  اسمش “یه یینگجی” هست!

یینگجی جاودانه است نه انسانه و نه خدا….اون یه شیطانه!!!

در عین حال نمیشه اونو هم شیطان دونست … ولی قدرتمندترین شیطانیه که وجود داشته و پدر تمام شیطان هاست … اون یه وجود بی شکل قدرتمنده که دنبال جاودانگیه … اون هیچی از زمان عشق و تنهایی نمیدونه!!

اون پوچی و ابدیت محضه!!

چی یان اما در دنیای واقعی یه کارمند معمولیه که روح کسی در وجودش تناسخ پیدا کرده و اون چیزی نمیدونه و از بچگی همش ارواح شوم رو به خودش جذب میکنه بعدها مادربزرگش برای اینکه ازش محافظت کنه بهش یه گردنبند یشم میده ولی گردنبند تاثیرش رو از دست میده بعدش یه راهب به چی یان میگه اخیرا ارباب سوم خاندان “یه” فوت کرده و این ارباب ظاهری همچون شیطان و ترسناک داشته  که همه اشباح رو می ترسونه اگه چی یان بره خاکستر اونو بزاره تو یه بطری آویزون کنه به گردنش از شر اشباح خلاص میشه!!!

ولی……………

این شاه اشباح وحشی از چی یان محافظت میکنه منتها اون چیزی بیشتر میخواد….اون میخواد چی یان معشوقه ش باشه!!!!!!!!!!!

این رمان دارای فصل ۱۴۰ (+۴۵فصل اضافه) است.

وضعیت کاربـران

۰ مشاهده کردند
۳ در حال مشاهده هستند
۱ در آینده مشاهده میکنند
۰ فعلا متوقف کردند
۰ رها کردند
۰ مشاهده نمیکنند
قسمت ها

دانــلود ناول

مبلغ هر ناول غیر رایگان ۰ تومـان میباشـد
دست اندرکاران

مترجم ها

  • glassmask
  • ادیتورها

  • glassmask
  • کلینرها

  • glassmask
  • رتبه دهی و نــقد
    4.2
    5 نفر
    5
    4
    3
    2
    1
    • mariana

      عالیه. من خیلی منتظرش هستم. بنظرم عالیه و قشنگ

    • Hadiss

      سلام مترجم عزیزم خداقوووت ممنون بخاطر ترجمه عالیت میخواستم بدونم چه روز های در هفته قسمت جدید گذاشته میشه

    • Z.aghapour

      سلام ،خسته نباشید ،این کار رو ادامه نمی دین؟؟؟

    • Meliii

      خیلی این کار قشنگه ، این کار قرار نیست ادامه پیدا کنه؟ میشه بگید چه روزی آپ میشه؟

    • Aylin law

      ممنونم بابت ترجمه زیبا،من اکثر کتابهائ که شما ترجمه کردید رو خوندم کاش میشد شخصا ازت تشکر کرد ،برام سوال شد که چرا اکثرا مجانی هستن کتابهایی که شما ترجمه کردید؟؟امیدوارم بتونیم باز از ترجمه شما لذت ببریم ،و ادامه ناول هارو بخونیم

    مشاهده همه نقدها
    دست اندرکاران
    • The return of the lord god

      خلاصه :

      شاهزاده سقوط کرده، بای لیز_این، بخاطر تلاش خود برای معکوس کردن زمان و مکان برای نجات پادشاهی سقوط کرده اش، به یک سیستم ابعادی متصل شده و میزبان هوش مصنوعی ای به نام S419M شد.

      از آن پس زندگیش دستخوش تغییر شد: پرش جهانی، تغییر چهره ی مداوم و کبودی شدن در عرض چند ثانیه. رفتن به دنیاهای باستان، مدرن، آینده و پس از آخر الزمان، ماشینی، جنگ های خونی، خدایان و شیاطین، جاودانه ها …

      قدرت ذهنی او روز به روز بیشتر و قدرتمندتر میشد و آماده ی برگشتن به زمان و مکان خود بود. اما به طور غیر منتظره ای ماموریتی مخفی در سطح خدا را راه انداخت: بازگشت پادشاه خدایان. او باید قبل از بازگشت به دنیای اصلی خود این ماموریت را انجام دهد!اگر میدانست چگونه باعث راه انداختن آن شده ، از آن دوری میکرد.

      ……………………………………………………………….

      تعداد چپتر: 317چپتر

    • NEED TO PROPOSE TO SEVEN MEN WHAT TO DO!

      خلاصه:

      چو مو یون برای تبدیل شدن به یک ستاره در JJWXC به داستان “قلمرو شیطانِ” خود تکیه کرده بود، اما اصلا انتظار آن را نداشت که او، بعد از نوشتن هفت موقعیت و داستان ذهنی و سوءاستفاده از آن هفت داستان ذهنی تا سر حد مرگ، به آن کتاب لعنتی تناسخ پیدا کند!

      این سیستم روی دستبند دیگه چه چیز لعنتی‌ایه؟

      و اینکه “یا باید از هفت مرد خاستگاری کنی و یا زیر دست این هفت مرد طعم مرگ غم‌انگیزی را بچشی” دیگه چه چیز لعنتی‌ای بود؟

      من تنها میخواستم برای ارضاء علایق و خواسته‌های بد خود یک رمان بنویسم، وگرنه واقعا چه کسی هست که بخواهد با یک دسته سگ دیوانه و سادیسمی درگیر شود؟

      (JJWXC : یا Jinjiang Literature City, یه سایت به زبان چینی برای پخش و اشتراک‌گذاری رمان‌های انلاین.)

      ………………………….

      تعداد چپتر: 279 چپتر + اکسترا

    • Forced to Marry the Enemy Prince

      خلاصه:

      شیان شنگ فردی جذاب و در عین حال بیمار بود. به این ترتیب، در نوجوانی برای زنده ماندن او را به شکل یک دختر درآوردند و به عنوان یک شاهزاده خانم بزرگ شد.

      یک روز دو کشور در حال جنگ بودند و اوضاع وخیم بود. او به سمت دیوار شهر دوید تا به برادر بزرگترش امید دهد، اما ولیعهد کشور دشمن او را دید.

      چشمان تیزبین و نافذ او از بین ده ها هزار سرباز گذر کرد و بر چهره ظریف شیان شنگ فرود آمد.

      با پیمان ازدواج در ازای صلح، دو کشور در نارضایتی بودند.

      ولیعهد کشور شمالی با چشم طمع به شیان شنگ نگاه کرد و قول داد به محض اینکه این زیبارو در آغوشش باشد، جنگ را متوقف کند.

      خانواده سلطنتی کشور جنوبی نگران و مضطرب بودند. «شما سعی می کنید یک شاهزاده را به دست آوردید!»

      برای صلح موقت، شیان شنگ با ولیعهد کشور دشمن ازدواج کرد. او گفت که حال جسمی خوبی ندارد و بهانه ای برای توقف و کامل نکردن ازدواج‌اش آورد.

      با این حال، ولیعهد، ژان لو، سرسخت بود و ظاهراً می خواست شیان شنگ را در همان دیدار اول، زنده ببلعد.

      ولیعهد روز به روز بیشتر و بیشتر به شیان شنگ فکر می کرد زیرا نمی توانست طعم او را بچشد.

      …………………………………

      تعداد چپتر: 106 چپتر + 2 اکسترا

    • I have amnesia, don’t be noisy

      خلاصه داستان:

      وقتی چو چین معشوقه‌ی مبتلا به فراموشی خودش رو پیدا کرد، نامزدِ قلابی که خانواده‌ی معشوقه‌اش براش ترتیب داده بودن همراهش بود.

      نامزد قلابی:«من کسیم که تو بیشتر از همه عاشقی.»

      جونگ یی بین:«… دروغگو، کسی که من عاشقشم چو چینه.»

      نامزد قلابی:«مگه حافظه‌ات رو از دست ندادی؟»

      جونگ یی بین:«فاک! هنوز چو چین رو یادمه!»

      چو چین:«….»

      به جز تو، من تمام دنیا رو فراموش کردم… هیچوقت فراموشت نمی‌کنم چو چین.