Seems there is light

Seems there is light

یک شهر کوچک جنوبی با کوه های گرم و آب ملایم برای چه کاری مناسب است؟ عاشق شدن. یان لیانگ: نام به شکل دوست داشتن شماست. شی آن: …از خورشید می ترسم. من فکر می کنم. احتمالاً جادوی گرم کردن قلب ها را آموخته اید. ……………………………………………… تعداد چپتر: 47 چپتر
  • اطلاعات
  • قسمت ها
  • دست اندرکاران
  • نقد
  • مرتبط
اطلاعات محصول

اطلاعات جانبی

تعداد قسمت نامشخص
تاریخ پخش نامشخص
تاریخ پایان نامشخص
وضعیت
زمان پخش نامشخص
امتیاز ناول آپدیت 10 /

خلاصه داستان

یک شهر کوچک جنوبی با کوه های گرم و آب ملایم برای چه کاری مناسب است؟ عاشق شدن.

یان لیانگ: نام به شکل دوست داشتن شماست. شی آن: …از خورشید می ترسم.

من فکر می کنم.

احتمالاً جادوی گرم کردن قلب ها را آموخته اید.
………………………………………………
تعداد چپتر: 47 چپتر

وضعیت کاربـران

۰ مشاهده کردند
۰ در حال مشاهده هستند
۰ در آینده مشاهده میکنند
۰ فعلا متوقف کردند
۰ رها کردند
۰ مشاهده نمیکنند
دست اندرکاران

مترجم ها

  • paintmoon
    alone-boy
  • ادیتورها

  • alone-boy
  • کلینرها

  • رتبه دهی و نــقد
    0
    0 نفر
    5
    4
    3
    2
    1
    هیچ رتبه و نقدی برای این موضوع ارسال نشده است
    دست اندرکاران
    • I like your pheromones

      خلاصه:

      دوان جیایان یه بتای خیلی خوش قیافه است که همیشه زندگی خوبی داشته! ولی وقتی وارد دبیرستان میشه روند زندگی خوبش متوقف میشه!

      همش هم بخاطر نماینده کلاسه! لو شینگ‌سی وضعیت خانوادگی بهتری از دوان جیایان داره، قدبلندتره، بسکتبال بهتر بازی می‌کنه و وضعیت تحصیلش رو که نگو!  اصلا توی یه دنیای دیگه است نسبت به دوان جیایان.

      حتی بهترین دوست دوان جیایان هم دلش میخواد یه بار عطر اون رو بو کنه!از همه مهمتر اینه که هر دختری دوان جیایان عاشقش میشه، شیفته و خمار لو شینگ‌سیه!

      اوه… حالا دوان جیایان تبدیل به یه امگا شده که به فرومون‌های لو شینگ‌سی نیاز داره! حالا باید التماسش کنه که قبول کنه گازش بگیره! خوبه اون امگاست نه این مرتیکه دردسر!

       

      ………………………………………………

      تعداد قسمت: ۷۲ چپتر +۴ اکسترا

    • I Can Read Minds But Will Not Be Marked

      خلاصه داستان:

      لین‌هان، بهترین امگای امپراتوری، طراح اصلی مکانیکی آکادمی نظامی ملی بود. علاوه بر غلظت زیاد فُرمون ها و قدرت معنوی غیرقابل باورش، هیچ‌کس نمی‌داند که او توانایی عجیبی را نیز بیدار کرده است – ” ذهن خوانی!”

      تنها با گذاشتن دستش بر روی دست شخص دیگری، می‌توانست بفهمد که در ذهن طرف مقابل چه می‌گذرد.

      اوضاع در امپراتوری در حال تغییر بود، و طوفان در شُرُف آمدن بود؛ و لین‌هان به عنوان برجسته ترین طراح مکانیکی موسسه تحقیقات نظامی، با آن ژنرال عالی‌رتبه و مقتدر امپراتوری ملاقات کرد.

      لین هان مجبور شد دستکش‌هایش را دربیاورد و با آن اسطوره‌ی بدنام و سنگدل دست دهد.

      «بوی خیلی خوبی میده، میخوام مارکش کنم!»

      «لین‌هان: ؟؟؟»

      جوان با سردی، صورتش را پایین انداخت و دستش را با بی‌حوصلگی عقب کشید: «برای گستاخی که کردم متاسفم!»

      “اجازه بدید تا تصور کنم که در میان ستاره‌ها، ستاره‌ای وجود داره، که زندگی من رو بواسطه‌ی تاریکی ناشناخته‌ای هدایت می کنه.” تاگور”

      ……………………………

      تعداد چپترها: 132 چپتر

    • Fairy trap

      جو یی گئول که روزی ۲۲ ساعت میخوابه به سندروم رِستاف مبتلاست. از اون جایی که یاد گرفته وقتی خوابه از جسم‌ فیزیکی خودش خارج بشه. یک روز یک پروانه طلایی رو دنبال میکنه و به بُعد دیگری وارد میشه و در آنجا، او پرنس چهارم، سِث رو ملاقات میکنه و بار ها جانش رو نجات میده…

    • The demon venerable’s wistful desire

      خلاصه داستان:
      بعد از تناسخ، چی مویائو داخل فضای کوچک تاریک غار مانندی همراه شخصیت شرور اصلی، شی هوای زندانی شده بود. بدن این تهذیب گر شیطانی به زنجیر کشیده و نیرو های معنوی اش مهر و موم شده بود.
      شرایط مو چیائو…معذب کننده بود. انها باید برای برداشتن مهر و موم های داخل غار باهم در سطح سازه ی بنیانی تهذیب گری دو نفری انجام میدادند تا بتوانند ازاد شوند. اما…
      او یکی از شاگردان مرد فرقه ی هی هوان بود اهههه! باید با چه کسی تهذیب گری میکرد، شرور اصلی؟
      هر کسی که کتابی که در ان تناسخ کرده بود را خوانده بود میدانست که سربازی که از شی هوای برای تهذیب گری دو نفره استفاده کرده بود به طرز فجیعی کشته شده بود. فرار! باید به محض از بین رفتن مهر و موم ها فرار میکرد!

      ……………………………………………………………………..
      تعداد چپتر: ۱۰۹چپتر + 3چپتر اکسترا