Record of the Missing Sect Master

Record of the Missing Sect Master

توی فرقه شیطان اتفافات زیادی میفته و یکباره ارباب قدرتمند فرقه ناپدید میشه… مردم فرقه خودشونو آروم میکنن و میگن “منتظر میمونیم تا ارباب برگرده …!”ولی هر چی میمونن خبری نمیشه و عصبانی میشن که :”خیلی منتظر موندیم بیاین بریم دنبالش بگردیم!!” اما ……. یه روز ارباب فرقه یه جای دیگه چشماش رو باز میکنه […]
  • اطلاعات
  • قسمت ها
  • دست اندرکاران
  • نقد
  • مرتبط
اطلاعات محصول

اطلاعات جانبی

تعداد قسمت نامشخص
تاریخ پخش نامشخص
تاریخ پایان نامشخص
زمان پخش نامشخص
امتیاز ناول آپدیت 10 /

خلاصه داستان

توی فرقه شیطان اتفافات زیادی میفته و یکباره ارباب قدرتمند فرقه ناپدید میشه… مردم فرقه خودشونو آروم میکنن و میگن “منتظر میمونیم تا ارباب برگرده …!”ولی هر چی میمونن خبری نمیشه و عصبانی میشن که :”خیلی منتظر موندیم بیاین بریم دنبالش بگردیم!!” اما ……. یه روز ارباب فرقه یه جای دیگه چشماش رو باز میکنه گیج و منگ تو یه جای ناشناخته بیدار میشه و میگه:”من کیم!؟”

 

این رمان دارای 115+5 فصل است.

وضعیت کاربـران

۰ مشاهده کردند
۰ در حال مشاهده هستند
۰ در آینده مشاهده میکنند
۰ فعلا متوقف کردند
۰ رها کردند
۰ مشاهده نمیکنند
قسمت ها

دانــلود ناول

مبلغ هر ناول غیر رایگان ۱۲۰۰ تومـان میباشـد
    چپتری برا این پست ارسال نشده است
دست اندرکاران
رتبه دهی و نــقد
3
6 نفر
5
4
3
2
1
  • bahararef

    این ناول عالیه! من بی‌نهایت منتظر ادامشم...مرسی از مترجم خوبش glassmask، ترجمه‌هات بسیار عالی و روانه و به راحتی میشه باهاشون ارتباط گرفت. من بیشتر ترجمه‌هات رو دنبال کردم و میکنم...باید بگم خیلی خوبی، امیدوارم همیشه موفق باشی:) یه سوال: روزهای بارگذاری این ناول مشخصه؟ (زوج متفاوت، روند غیر قابل پیشبینی و پر کششی داره و همین خیلی جالبش میکنه)

  • Abvvvt

    خیلی قشنگ و گوگولیه.ممنون از مترجم عزیز

  • mehrnazv

    سلام ، این رمان تموم شده یا هنوز ادامه داره؟

  • GlassMask

    رمان در حال پخشه و هر هفته یک تا دو فصل آپدیت میشه

  • shadimm

    داستان روونه،شخصیت ها و معما بسیار جذاب هستن،و مترجم هم خیلی خوبه.

  • kagehina

    ببخشید من یه سوال داشتم چرا اصن هیچ چپتری وجود نداره؟؟؟

مشاهده همه نقدها
دست اندرکاران
  • The return of the lord god

    خلاصه :

    شاهزاده سقوط کرده، بای لیز_این، بخاطر تلاش خود برای معکوس کردن زمان و مکان برای نجات پادشاهی سقوط کرده اش، به یک سیستم ابعادی متصل شده و میزبان هوش مصنوعی ای به نام S419M شد.

    از آن پس زندگیش دستخوش تغییر شد: پرش جهانی، تغییر چهره ی مداوم و کبودی شدن در عرض چند ثانیه. رفتن به دنیاهای باستان، مدرن، آینده و پس از آخر الزمان، ماشینی، جنگ های خونی، خدایان و شیاطین، جاودانه ها …

    قدرت ذهنی او روز به روز بیشتر و قدرتمندتر میشد و آماده ی برگشتن به زمان و مکان خود بود. اما به طور غیر منتظره ای ماموریتی مخفی در سطح خدا را راه انداخت: بازگشت پادشاه خدایان. او باید قبل از بازگشت به دنیای اصلی خود این ماموریت را انجام دهد!اگر میدانست چگونه باعث راه انداختن آن شده ، از آن دوری میکرد.

    ……………………………………………………………….

    تعداد چپتر: 317چپتر

  • NEED TO PROPOSE TO SEVEN MEN WHAT TO DO!

    خلاصه:

    چو مو یون برای تبدیل شدن به یک ستاره در JJWXC به داستان “قلمرو شیطانِ” خود تکیه کرده بود، اما اصلا انتظار آن را نداشت که او، بعد از نوشتن هفت موقعیت و داستان ذهنی و سوءاستفاده از آن هفت داستان ذهنی تا سر حد مرگ، به آن کتاب لعنتی تناسخ پیدا کند!

    این سیستم روی دستبند دیگه چه چیز لعنتی‌ایه؟

    و اینکه “یا باید از هفت مرد خاستگاری کنی و یا زیر دست این هفت مرد طعم مرگ غم‌انگیزی را بچشی” دیگه چه چیز لعنتی‌ای بود؟

    من تنها میخواستم برای ارضاء علایق و خواسته‌های بد خود یک رمان بنویسم، وگرنه واقعا چه کسی هست که بخواهد با یک دسته سگ دیوانه و سادیسمی درگیر شود؟

    (JJWXC : یا Jinjiang Literature City, یه سایت به زبان چینی برای پخش و اشتراک‌گذاری رمان‌های انلاین.)

    ………………………….

    تعداد چپتر: 279 چپتر + اکسترا

  • Forced to Marry the Enemy Prince

    خلاصه:

    شیان شنگ فردی جذاب و در عین حال بیمار بود. به این ترتیب، در نوجوانی برای زنده ماندن او را به شکل یک دختر درآوردند و به عنوان یک شاهزاده خانم بزرگ شد.

    یک روز دو کشور در حال جنگ بودند و اوضاع وخیم بود. او به سمت دیوار شهر دوید تا به برادر بزرگترش امید دهد، اما ولیعهد کشور دشمن او را دید.

    چشمان تیزبین و نافذ او از بین ده ها هزار سرباز گذر کرد و بر چهره ظریف شیان شنگ فرود آمد.

    با پیمان ازدواج در ازای صلح، دو کشور در نارضایتی بودند.

    ولیعهد کشور شمالی با چشم طمع به شیان شنگ نگاه کرد و قول داد به محض اینکه این زیبارو در آغوشش باشد، جنگ را متوقف کند.

    خانواده سلطنتی کشور جنوبی نگران و مضطرب بودند. «شما سعی می کنید یک شاهزاده را به دست آوردید!»

    برای صلح موقت، شیان شنگ با ولیعهد کشور دشمن ازدواج کرد. او گفت که حال جسمی خوبی ندارد و بهانه ای برای توقف و کامل نکردن ازدواج‌اش آورد.

    با این حال، ولیعهد، ژان لو، سرسخت بود و ظاهراً می خواست شیان شنگ را در همان دیدار اول، زنده ببلعد.

    ولیعهد روز به روز بیشتر و بیشتر به شیان شنگ فکر می کرد زیرا نمی توانست طعم او را بچشد.

    …………………………………

    تعداد چپتر: 106 چپتر + 2 اکسترا

  • I have amnesia, don’t be noisy

    خلاصه داستان:

    وقتی چو چین معشوقه‌ی مبتلا به فراموشی خودش رو پیدا کرد، نامزدِ قلابی که خانواده‌ی معشوقه‌اش براش ترتیب داده بودن همراهش بود.

    نامزد قلابی:«من کسیم که تو بیشتر از همه عاشقی.»

    جونگ یی بین:«… دروغگو، کسی که من عاشقشم چو چینه.»

    نامزد قلابی:«مگه حافظه‌ات رو از دست ندادی؟»

    جونگ یی بین:«فاک! هنوز چو چین رو یادمه!»

    چو چین:«….»

    به جز تو، من تمام دنیا رو فراموش کردم… هیچوقت فراموشت نمی‌کنم چو چین.