Reborn as My Love Rival’s Wife

یه سوال خیلی معروفی مدتی توی نت بود: اگه یه روز صبح، از خواب بلند شید و ببینید که جنسیتتون عوض شده ، اولین واکنشتون به این اتفاق چیه؟ و جواب یکی، خیلی معروف شده بود. اولین کاری که باید بکنی اینه که یه حالی به رفیقات بدی. سوجیان یادش اومد، وقتی این جواب رو […]
  • اطلاعات
  • قسمت ها
  • دست اندرکاران
  • نقد
  • مرتبط
اطلاعات محصول

اطلاعات جانبی

تعداد قسمت نامشخص
تاریخ پخش نامشخص
تاریخ پایان نامشخص
زمان پخش نامشخص
امتیاز ناول آپدیت 10 /

خلاصه داستان

یه سوال خیلی معروفی مدتی توی نت بود: اگه یه روز صبح، از خواب بلند شید و ببینید که جنسیتتون عوض شده ، اولین واکنشتون به این اتفاق چیه؟ و جواب یکی، خیلی معروف شده بود. اولین کاری که باید بکنی اینه که یه حالی به رفیقات بدی. سوجیان یادش اومد، وقتی این جواب رو دید، برای تشویقش، محکم روی میز زد.ایول داداش! افرین به وفاداریت! اما الان که در واقعیت با این وضعیت عجیب وغریب روبرو شده بود، حسی که داشت، شکه شده ی غمگین، عصبانی وحشت زده و حس ضربه وسط پاهاش رو داشت. تو روحش! لعنت بهت! لعنت بهت! اوه،نوشتم رو باید درستش کنم، جمله ی بالا از نظر گرامری درست نیست، گذشته از همه ی این ها همکلاسی بیچاره ی من سوجیان، دیگه چیزی بین پاهاش نداره که احساس خطر کنه.

وضعیت کاربـران

۰ مشاهده کردند
۱ در حال مشاهده هستند
۰ در آینده مشاهده میکنند
۰ فعلا متوقف کردند
۰ رها کردند
۰ مشاهده نمیکنند
قسمت ها

دانــلود ناول

مبلغ هر ناول غیر رایگان ۱۲۰۰ تومـان میباشـد
دست اندرکاران

مترجم ها

  • moty
  • ادیتورها

  • moty
  • کلینرها

  • moty
  • رتبه دهی و نــقد
    3.4
    10 نفر
    5
    4
    3
    2
    1
    • asl. bunny

      یوهو. من دوسش دارم! منتظر ادامش هستم. فایتینگ!

    • mana

      موضوع داستانش جالبه امیدوارم زود به زود آپ بشه بابت ترجمه خیلی ممنونم

    • llenn

      به به چه دختری شده این جیان جیان^-^ واقعا هم خودش هم ترجمش عالیه مرسی مترجم⁦⁦(✯ᴗ✯)⁩

    • tapesh

      سلام میشه بگین این ناول چندچیترهستش وچندروز یه بارآپ میشه؟؟؟

    • 79pouya

      سلام کار خیلی خوبی هست مترجم هم عالی ترجمه میکنه لطفا سرعت آپ رو زیاد کنید با تشکر

    • zahra1997kml

      موضوع قشنگه یاد آقای ملکه افتادم حال و هوای اونو داشت کاش یکی هم رمان آقای ملکه رو نرجمه میکرد

    • said

      سلام، چرا دوتا 87 داره؟ دوتا چپتر خریدم، مگه فرق میکنه یا شماره شون اشتباه خورده؟

    • jane

      مترجم لطفا بگین من نفهمیدم الان این استریته یا یائویی؟

    • SHAHRZAD17

      نگاه کن جندر بندر محسوب میشه یعنی پسره رفته تو بدن یه دختر و اینکه و من دیگ یائویی حسابش کردم چون روحش پسره و اینکه خیلیم دوس داشتم ناولشو

    • Mohadabcpn

      من خیلی این ناول رو میخوام ولی درگاه خرابه و نمیتونم خریدی انجام بدم. کسی آیدی مترجم رو داره؟

    مشاهده همه نقدها
    دست اندرکاران
    • Wine and gun

      آلبارینو اسیب شناسی بود که در پزشکی قانونی وستلند کار میکرد. او مجرد بود و شخصیت شوخ طبعی نیز داشت که گاهی با همکارانش برای نوشیدن مشروب بیرون می رفت درست مثل هر پزشک پزشک قانونی دیگر.البته به جز یک موضوع: او یک قاتل سریالی روانی بود که هیچکس از ان باخبر نبود مدت ها بود که آلبارینو یک زندگی معمولی، خسته‌کننده، یکنواخت و بدون هیجان داشت، از خانه – به اداره پزشکی قانونی – به صحنه جنایت ( صحنه جنایت خودش یا شخصی دیگر). تا اینکه یک روز، یک قاتل سریالی روانی دیگر به طور ناخواسته هدفی را که او سه ماه برای کشتنش برنامه ریزی کرده بود کشت‌.با خراب شدن برنامه بسیار دقیقش، او عصبانی شد و تصمیم گرفت برای تحریک عصبانیت انیکی قاتل خودش دست به کار شود.

    • NEED TO PROPOSE TO SEVEN MEN WHAT TO DO!

      خلاصه:

      چو مو یون برای تبدیل شدن به یک ستاره در JJWXC به داستان “قلمرو شیطانِ” خود تکیه کرده بود، اما اصلا انتظار آن را نداشت که او، بعد از نوشتن هفت موقعیت و داستان ذهنی و سوءاستفاده از آن هفت داستان ذهنی تا سر حد مرگ، به آن کتاب لعنتی تناسخ پیدا کند!

      این سیستم روی دستبند دیگه چه چیز لعنتی‌ایه؟

      و اینکه “یا باید از هفت مرد خاستگاری کنی و یا زیر دست این هفت مرد طعم مرگ غم‌انگیزی را بچشی” دیگه چه چیز لعنتی‌ای بود؟

      من تنها میخواستم برای ارضاء علایق و خواسته‌های بد خود یک رمان بنویسم، وگرنه واقعا چه کسی هست که بخواهد با یک دسته سگ دیوانه و سادیسمی درگیر شود؟

      (JJWXC : یا Jinjiang Literature City, یه سایت به زبان چینی برای پخش و اشتراک‌گذاری رمان‌های انلاین.)

      ………………………….

      تعداد چپتر: 279 چپتر + اکسترا

    • I have amnesia, don’t be noisy

      خلاصه داستان:

      وقتی چو چین معشوقه‌ی مبتلا به فراموشی خودش رو پیدا کرد، نامزدِ قلابی که خانواده‌ی معشوقه‌اش براش ترتیب داده بودن همراهش بود.

      نامزد قلابی:«من کسیم که تو بیشتر از همه عاشقی.»

      جونگ یی بین:«… دروغگو، کسی که من عاشقشم چو چینه.»

      نامزد قلابی:«مگه حافظه‌ات رو از دست ندادی؟»

      جونگ یی بین:«فاک! هنوز چو چین رو یادمه!»

      چو چین:«….»

      به جز تو، من تمام دنیا رو فراموش کردم… هیچوقت فراموشت نمی‌کنم چو چین.

    • I Can Read Minds But Will Not Be Marked

      خلاصه داستان:

      لین‌هان، بهترین امگای امپراتوری، طراح اصلی مکانیکی آکادمی نظامی ملی بود. علاوه بر غلظت زیاد فُرمون ها و قدرت معنوی غیرقابل باورش، هیچ‌کس نمی‌داند که او توانایی عجیبی را نیز بیدار کرده است – ” ذهن خوانی!”

      تنها با گذاشتن دستش بر روی دست شخص دیگری، می‌توانست بفهمد که در ذهن طرف مقابل چه می‌گذرد.

      اوضاع در امپراتوری در حال تغییر بود، و طوفان در شُرُف آمدن بود؛ و لین‌هان به عنوان برجسته ترین طراح مکانیکی موسسه تحقیقات نظامی، با آن ژنرال عالی‌رتبه و مقتدر امپراتوری ملاقات کرد.

      لین هان مجبور شد دستکش‌هایش را دربیاورد و با آن اسطوره‌ی بدنام و سنگدل دست دهد.

      «بوی خیلی خوبی میده، میخوام مارکش کنم!»

      «لین‌هان: ؟؟؟»

      جوان با سردی، صورتش را پایین انداخت و دستش را با بی‌حوصلگی عقب کشید: «برای گستاخی که کردم متاسفم!»

      “اجازه بدید تا تصور کنم که در میان ستاره‌ها، ستاره‌ای وجود داره، که زندگی من رو بواسطه‌ی تاریکی ناشناخته‌ای هدایت می کنه.” تاگور”

      ……………………………

      تعداد چپترها: 132 چپتر