Lord seventh

Lord seventh

شاهزاده جینگ بِی یوان با بیدار شدن در هفتمین تناسخش، خود را در گذشته یافت، زمانی که هنوز چیزی به حرکت درنیامده بود. در حالی که فرصت دوباره‌ای به وی داده شده است، بی یوان مجبور است از دادگاه جان سالم به در ببرد و تصمیم بگیرد که آیا سرانجام زمان آن فرا رسیده است […]
  • اطلاعات
  • قسمت ها
  • دست اندرکاران
  • نقد
  • مرتبط
اطلاعات محصول

اطلاعات جانبی

تعداد قسمت نامشخص
تاریخ پخش نامشخص
تاریخ پایان نامشخص
زمان پخش نامشخص
امتیاز ناول آپدیت 10 /

خلاصه داستان

شاهزاده جینگ بِی یوان با بیدار شدن در هفتمین تناسخش، خود را در گذشته یافت، زمانی که هنوز چیزی به حرکت درنیامده بود. در حالی که فرصت دوباره‌ای به وی داده شده است، بی یوان مجبور است از دادگاه جان سالم به در ببرد و تصمیم بگیرد که آیا سرانجام زمان آن فرا رسیده است که احساسات خود را کنار بگذارد یا نه، همه‌ی اینها در حالی است که تلاش می‌کند با نیروی جوان و بی‌گناه طبیعت که بطور ناگهانی به زندگی پیچیده‌اش هجوم آورده است دست و پنجه نرم کند.این ناول داستان شخصیت ارباب هفتم در ناول Faraway Wanderers است.

ناول Faraway Wanderers را میتوانید از لینک های زیر دریافت کنید :

به صورت تکی : Faraway Wanderers
کتاب کامل ناول : Faraway Wanderers Book

وضعیت کاربـران

۱ مشاهده کردند
۲ در حال مشاهده هستند
۰ در آینده مشاهده میکنند
۰ فعلا متوقف کردند
۰ رها کردند
۰ مشاهده نمیکنند
قسمت ها

دانــلود ناول

مبلغ هر ناول غیر رایگان ۱۲۰۰ تومـان میباشـد
دست اندرکاران

مترجم ها

  • sr_za
  • ادیتورها

  • sr_za
  • کلینرها

  • sr_za
  • رتبه دهی و نــقد
    4.4
    7 نفر
    5
    4
    3
    2
    1
    • Zaqzqa

      ممنون از ترجمه ناول میشه بگید این ناول چند قسمته ؟

    • Sr_za

      سلام دوست عزیز Zaqzqa، ناول ۷۶ فصله بعلاوه‌ی ۳ بخش اکسترا.

    • Layaw810

      سلام عزیزم... خسته نباشی... این ناول هفته ای چن چپتر اپ میشه؟

    • maryamm

      سلام عزیزم چرا اینقدر دیر چپتر میزارید ناول خیلی خوبیه ترجمتون هم عالیه خواهش میکنم زودتر چپترارو بزارید ممنون گلم

    • Roro

      ببخشید پارت ۴۵ اپ نشده کلا یا فقط برا من بالا نمیاد؟

    • kagehina

      ممنون به خاطر این کار فوق العاده دیگه نمیرارید اخه خیلی خوبه اسن ناول

    • Z.aghapour

      ممنون از ترجمه این ناول ،ادامه اش قرار نمی دید؟

    مشاهده همه نقدها
    دست اندرکاران
    • General’s Gown

      شمشیر معروف ژنرال یان چانگ‌چینگ تا چه حد ممکن است تیز باشد؟با یک تکان دستش می‌توانست سخت‌ترین زره را بشکافد و با کوچک‌ترین ضربه مویی را قطع کند.با زور، می‌توانست سر دشمنش را به شکلی تمیز بزند، اما…

    • I like your pheromones

      خلاصه:

      دوان جیایان یه بتای خیلی خوش قیافه است که همیشه زندگی خوبی داشته! ولی وقتی وارد دبیرستان میشه روند زندگی خوبش متوقف میشه!

      همش هم بخاطر نماینده کلاسه! لو شینگ‌سی وضعیت خانوادگی بهتری از دوان جیایان داره، قدبلندتره، بسکتبال بهتر بازی می‌کنه و وضعیت تحصیلش رو که نگو!  اصلا توی یه دنیای دیگه است نسبت به دوان جیایان.

      حتی بهترین دوست دوان جیایان هم دلش میخواد یه بار عطر اون رو بو کنه!از همه مهمتر اینه که هر دختری دوان جیایان عاشقش میشه، شیفته و خمار لو شینگ‌سیه!

      اوه… حالا دوان جیایان تبدیل به یه امگا شده که به فرومون‌های لو شینگ‌سی نیاز داره! حالا باید التماسش کنه که قبول کنه گازش بگیره! خوبه اون امگاست نه این مرتیکه دردسر!

       

      ………………………………………………

      تعداد قسمت: ۷۲ چپتر +۴ اکسترا

    • NEED TO PROPOSE TO SEVEN MEN WHAT TO DO!

      خلاصه:

      چو مو یون برای تبدیل شدن به یک ستاره در JJWXC به داستان “قلمرو شیطانِ” خود تکیه کرده بود، اما اصلا انتظار آن را نداشت که او، بعد از نوشتن هفت موقعیت و داستان ذهنی و سوءاستفاده از آن هفت داستان ذهنی تا سر حد مرگ، به آن کتاب لعنتی تناسخ پیدا کند!

      این سیستم روی دستبند دیگه چه چیز لعنتی‌ایه؟

      و اینکه “یا باید از هفت مرد خاستگاری کنی و یا زیر دست این هفت مرد طعم مرگ غم‌انگیزی را بچشی” دیگه چه چیز لعنتی‌ای بود؟

      من تنها میخواستم برای ارضاء علایق و خواسته‌های بد خود یک رمان بنویسم، وگرنه واقعا چه کسی هست که بخواهد با یک دسته سگ دیوانه و سادیسمی درگیر شود؟

      (JJWXC : یا Jinjiang Literature City, یه سایت به زبان چینی برای پخش و اشتراک‌گذاری رمان‌های انلاین.)

      ………………………….

      تعداد چپتر: 279 چپتر + اکسترا

    • Forced to Marry the Enemy Prince

      خلاصه:

      شیان شنگ فردی جذاب و در عین حال بیمار بود. به این ترتیب، در نوجوانی برای زنده ماندن او را به شکل یک دختر درآوردند و به عنوان یک شاهزاده خانم بزرگ شد.

      یک روز دو کشور در حال جنگ بودند و اوضاع وخیم بود. او به سمت دیوار شهر دوید تا به برادر بزرگترش امید دهد، اما ولیعهد کشور دشمن او را دید.

      چشمان تیزبین و نافذ او از بین ده ها هزار سرباز گذر کرد و بر چهره ظریف شیان شنگ فرود آمد.

      با پیمان ازدواج در ازای صلح، دو کشور در نارضایتی بودند.

      ولیعهد کشور شمالی با چشم طمع به شیان شنگ نگاه کرد و قول داد به محض اینکه این زیبارو در آغوشش باشد، جنگ را متوقف کند.

      خانواده سلطنتی کشور جنوبی نگران و مضطرب بودند. «شما سعی می کنید یک شاهزاده را به دست آوردید!»

      برای صلح موقت، شیان شنگ با ولیعهد کشور دشمن ازدواج کرد. او گفت که حال جسمی خوبی ندارد و بهانه ای برای توقف و کامل نکردن ازدواج‌اش آورد.

      با این حال، ولیعهد، ژان لو، سرسخت بود و ظاهراً می خواست شیان شنگ را در همان دیدار اول، زنده ببلعد.

      ولیعهد روز به روز بیشتر و بیشتر به شیان شنگ فکر می کرد زیرا نمی توانست طعم او را بچشد.

      …………………………………

      تعداد چپتر: 106 چپتر + 2 اکسترا