اطلاعات جانبی
خلاصه داستان
ژن یوان بای، دانش آموز خوب، طی یک تصادف خونین، به طور تصادفی شی بوفان، قلدر مدرسه را مجروح کرد. بعد از اینکه آمبولانس شی بوفان را به بیمارستان برد، ژن یوانبای در حالی که از ترس میلرزید به خانه برگشت. او از پدر و مادرش می خواهد که او را به مدرسه دیگری منتقل کنند.اما همانطور که انتظار می رفت، والدینش درخواست او را رد کردند.ژن یوان بای چاره ای جز این ندارد که خود را آماده کند تا برود و از شی بوفان عذرخواهی کند. و امیدوار باشد که در حال کتک زدن به او رحم کند.
کی می دونست …شی بوفان دچار فراموشی شد و …
……………………………………………………………………..
تعداد چپتر: ۶۶ چپتر +۲ اکسترا