خلاصه:
فصل سوم انیمهی Jashin-chan Dropkick.
خلاصه داستان:
شهر ویرون که یه کلان شهر بسیار بزرگ شناور هست، با کشف یه سری منابع انرژی جدید ساخته شده. شو، مرد جوانی که یه کسب و کار کوچک رو در این ناحیه ایجاد کرده و مدیریتش می کنه، به خاطر مخارج بسیارش یه زندگی سختی رو سپری می کنه.
کیسارا یه دختره که مرتبا به دفتر وخونه شو میاد چون که نگران شو هست. کیسارا در حالی که یه محصل دبیرستانی در شهر ویرون هست کار هم می کنه و این کارها شامل همه چی از کارهای دفتری تا کارهای خونه هست.
آیانو، دوست دختر سابق شو و یه همکار ارشد از شرکتیه که شو قبلا توش کار می کرده هم نگران شو هست. در این حال کمدی موقعیت رومانتیک این سه نفر بعد از ایجاد یه رابطه کمی غیر معمول که در یه جزیره مصنوعی در اقیانوس آرام رخ میده، شروع می شه.
وضـعیت : هنوز پخش نشدهداستان این سری، یک دهه پس از محبوبیت فوتسال در سطح جهان اتفاق میافته. شخصیت اصلی این مجموعه، یاماتو هارو، مسابقات قهرمانی رده سنی زیر هجده سالهها رو تماشا میکنه و توسط یه بازیکن ژاپنی به نام تِنوجی توکیناری تحت تاثیر قرار گرفته.
اون با هدف تبدیل شدن به بازیکنی مثل تنوجی، به تیم فوتسال دبیرستان کویو ملحق میشه. اونجا دوستانی پیدا میکنه و با همدیگه، به مصاف حریفهاشون میرن.
پنج سال قبل، موساشی و دوستش کویجیرو کانهماکی به هم قولی دادند، که وقتی بزرگ شدند هر دو سامورایی بشوند، گروهی تشکیل داده و به شکار اهریمنان بپردازند. اما از آن زمان خیلی چیز ها عوض شده.
در جامعه ای که اکنون اهریمنان را ستایش و پرستش میکند، سامورایی ها مطرود و منفور هستند. موساشی که با ترس آرزوی سامورایی شدن خود را پنهان کرده، در حالی که بعنوان یک معدنچی در این جامعه زندگی میکند، مهارت های شمشیرزنی خود را نیز مخفیانه بهبود می بخشد.
در این میان، کویجیرو با وجود این که از نسل سامورایی هاست، از خیر قول میان خود و دوست دیرینش می گذرد. با این حال دیدگاه اون بعد نجات دادن موساشی از یک حادثهٔ مرگبار تغییر میکند. هرچند هنوز درگیر این موضوع است، کویجیرو به امید کشف احساس واقعی اش، به همراه موساشی عازم سفری می شود.
این دو بدون آنکه بدانند این دنیای ناشناختهٔ اهریمن کشی چه برای آنها چه در چنته دارد، با سر وارد آن میشوند. حال سوار بر مرکب های آهنین، این قهرمانان پانزده ساله تصمیم دارند که آوازهٔ تباه شدهٔ سامورایی ها را پاک کرده و دنیا را از شیاطین پاک کنند.
پس از آخرالزمان، بادی طاعون مانند در سراسر گسترهی خشک و بی روح و شنیِ ژاپن میوزد. همانطور که باد به طور یکسان همه موجودات زنده و غیرزنده را جارو میکند، زنگار (نوعی قارچ) تنها چیزی است که در پی آن باقی میماند.
اعتقاد بر این است که عامل وضعیت فاجعه بار جهان، هاگ قارچها میباشد. بیسکو آکابوشی، معروف به “قارچ انسان خوار” یک کماندار خلافکار تحت تعقیب است که تیرهایش در هر کجا که فرود بیایند باعث رشد قارچها میشوند.
با این حال، او در حقیقت یک “محافظ قارچ” است، فردی که قارچ ها را پخش میکند تا زمین را غنی کند و آن را به حالت قبلی خود بازگرداند.
بیسکو همراه با خرچنگ آکوتاگاوا و دکتر جوان، میلو نکویاناگی، در سرزمینهای بیحاصل ژاپن به جستجوی “سابیکوی” افسانهای میپردازد – قارچی نوشدارو که گفته شده همه انواع زنگارها را میبلعد.